بسم الله الرحمن الرحیم
معرفی اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی در گفتوگو با ماهنامه فرهنگی - تشکیلاتی حلقه وصل، شماره سوم، خرداد1392
شاید هر وقت نامی از الگوی پیشرفت اسلامی به میان میآید، ناخودآگاه موضوعی بغرنج و دشوار و ثقیل در ذهن خود تداعی میکنیم و به قضاوت مینشینیم که این حرفها برای جامعه نخبگان مناسب است.
سال 85 و بعد از سخنان امام خامنهای در دانشگاه سمنان درباره این موضوع، شورای راهبردی الگوی پیشرفت اسلامی بر مبنای اندیشه انقلاب اسلامی، نقشه راه پیشرفت اسلامی را طراحی و اردیبهشت سال گذشته از آن رونمایی کردند. حجتالاسلام کشوری چنان با زبان ساده و روشن درباره الگوی پیشرفت و نقشه راه توضیح میدهد که باز هم ناخودآگاه جذب این موضوع میشویم و آن را دلنشین و جذاب مییابیم.
***
حجت الاسلام علی کشوری:
مساله الگوی پیشرفت اسلامی به صورت رسمی از سال 1385 در دانشگاه سمنان در سخنان امام خامنهای مطرح شد و برای اولین بار ایشان مقدماتی را مطرح کردند که این مقدمات در سالهای بعد و در سفرهای استانی امام خامنه ای تکمیل شد.
مساله الگوی پیشرفت اسلامی همان مساله انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی برای چه به وجود آمد؟ هر جوابی که شما به این سوال دادید، همین جواب را هم میتوانید راجع به مساله الگوی پیشرفت اسلامی بدهید. در واقع مساله الگوی پیشرفت اسلامی، تئوریزه شده و جمعبندی شده فکر انقلاب است اما تفاوتی هم وجود دارد. تفاوت در اجمال و تفصیل است. مساله الگوی پیشرفت اسلامی همان مساله انقلاب اسلامی است البته به تفصیل. وقتی تازه میخواستیم انقلاب کنیم، لازم نبوده که به تفصیل راجع به انقلاب بحث کنیم؛ ولی امروز باید به صورت تفصیلی راجع به اهداف انقلاب و روش تحقق آنها بحث کنیم. بحث تفصیلی در مورد انقلاب و چگونگی تحقق اهدافش می شود: مساله الگوی پیشرفت اسلامی!
بازخوانی انقلاب، نقطه آغاز در تبیین مسأله الگوی پیشرفت اسلامی
برای رسیدن به الگوی پیشرفت، باید یک دور انقلاب را بازخوانی کنیم و ببینیم به دنبال چیست. میپرسیم چرا انقلاب کردیم؟ پاسخ می دهیم: ما انقلاب کردیم که هویت اسلامی و شاخصههایش را -که عدالت یکی از شاخصههای هویت اسلامی است- محقق کنیم. انقلاب انجام دادیم تا نهاد خانواده را تقویت و احیا کنیم؛ چون جامعه اسلامی بدون نهاد خانواده فرض ندارد. انقلاب کردیم که زیر بار ظلم نرویم. حالا همین جوابها را در مسأله الگوی پیشرفت اسلامی به صورت تفصیلی بحث میکنیم. مثلاً اگر در پاسخ به سوال اینکه چرا انقلاب کردیم، بگوییم میخواستیم عدالت را محقق کنیم -چون عدالت یکی از شاخصهای هویت اسلامی است- در پاسخ به سوال چرا الگوی پیشرفت اسلامی؟ راه و رسم تحقق عدالت را بحث میکنیم. آنجا اجمالی بحث میکردیم؛ یعنی می گفتیم که قصد تحقق عدالت را داریم، بدون بحث از راه تحقق عدالت، از اصل این مسأله مهم بحث می کردیم. ولی در بحث الگوی اسلامی به صورت تشریحی از لوازم تحقق عدالت در اقتصاد و سایر بخش ها بحث می کنیم.
البته فقط مسأله عدالت مطرح نیست. در الگوی پیشرفت اسلامی شعارهای اصلی واساسی انقلاب استخراج و بعد شیوه رسیدن به این شعارها مشخص میشود. جمعبندی انقلاب این است که ما نمیتوانیم آرمانهای انقلاب را با روشهای غربی محقق کنیم. در واقع باطن این حرف این است که چون آرمانهای انقلاب، آرمانهای اسلامی است، برای رسیدن به آن روش اسلامی لازم است. در یک کلام الگوی پیشرفت اسلامی، روش تحقق اهداف اسلامی را بحث میکند.
تبیین شاهمهره نقشه راه الگوی پیشرفت اسلامی (جهت حرکت انقلاب)
برای آشنایی با نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی باید بر 9 محور بحثی مسلط شد.(محورهای الگوی ساخت نظامات اسلامی) مهم ترین این 9 مطلب -که به آن «شاهمهره» میگوئیم- تسلط به اصطلاح «جهت حرکت انقلاب اسلامی» است. تبیین این اصطلاح نیاز به بحث در محورهای زیر را دارد:
اول اینکه مبنای انقلاب اسلامی چیست؟ دوم اینکه مراحل تحقق این مبنا چیست؟ سوم اینکه موضوع انتقال از هر مرحله انقلاب به مرحله دیگر انقلاب چیست؟
تبیین مبنای انقلاب اسلامی
مهمترین بخش اصطلاحِ جهت حرکت انقلاب اسلامی، «مبنای حرکت انقلاب اسلامی» است. مبنای انقلاب غیر از اهداف انقلاب است. هدف انقلاب تحقق اسلام است و اسلام یعنی عدالت، یعنی عزت، یعنی احیای نهاد خانواده و ... اما مبنا عبارت از فکری است که محققکننده اهداف است، یعنی آن فکری که انقلاب میخواهد به وسیله آن فکر، اهدافش را محقق کند.
قبل از اینکه انقلاب کنیم، روحانیت داشتیم. وقتی از آنها بپرسید که شما دنبال چه چیزی هستید به شما خواهند گفت که ما به دنبال تحقق اهداف اسلامی هستیم. حالا اگر از آنها بپرسید شما چگونه میخواهید اهداف انقلاب اسلامی را محقق کنید، سریعاً میگویند اهداف اسلامی را تبلیغ میکنیم؛ یعنی روش و راهکارشان برای محقق کردن اهداف انقلاب، تبلیغ است؛ پس تبلیغ میشود مبنای حوزه سنتی یا جریان فهم سنتی از اسلام. حالا ما سوال میکنیم که مبنای انقلاب چیست؟ امام(ره) فرمودند بدون حکومت و بدون نظامسازی، نمیشود اهداف را محقق کرد. پس مبنای انقلاب اسلامی، نظام سازی اسلامی است. وقتی فرق بین قبل و بعد از انقلاب را صحبت میکنیم، میبینیم قبل از انقلاب هم علمای دین به دنبال تحقق اهداف اسلامی بودند ولی به هر دلیل، روششان برای تحقق اهداف انقلاب، تبلیغ بود. نوآوری امام خمینی(ره) این نبود که بیایند و اهداف جدیدی تعریف کنند، نوآوریشان این بود که مطرح کردند اهداف اسلامی، بدون نظامسازی اسلامی محقق نمیشود. پس مبنای انقلاب، غیر از مبنای فهم سنتی از اسلام است ولی هر دو اهداف مشترک دارند.
مثالی میزنم. یکی از اهداف اسلامی، دفاع از مظلوم است. آیا- در دنیای امروز- با تبلیغ می توان از مظلوم دفاع تام کرد؟ یا باید ساختارهای اجتماعی داشته باشیم؟ اگر ساختارهای تشکیلاتی، امنیتی، نظامی و تبلیغی نداشته باشیم، حتی نمیتوانیم از خودمان دفاع کنیم؟ حفظ عزت، یک هدف اسلامی است اما با گفتن و تبلیغ محقق نمیشود. تبلیغ اسلامی یکسری کارآمدیهای محدود دارد؛ ولی نظامسازی اسلامی فکر محققکننده کامل اهداف اسلامی است.
تبیین مراحل تحقق مبنای انقلاب اسلامی
پس مبنا یعنی فکر محققکننده اهداف. انقلاب اسلامی با مبنای نظامسازی اسلامی ورود پیدا کرده است و فکر اصلیاش نظامسازی است. نظامات آموزشی، نظامات امنیتی، نظامات سیاسی، نظامات فرهنگی و غیره و همه اینها را باید محقق کند.
حالا سوالی دیگر؛ مبنای حرکت انقلاب اسلامی- که نظامسازی اسلامی است- در چند مرحله محقق میشود؟ امام خامنهای این بحث را مطرح کردند که نظامسازی اسلامی در پنج مرحله محقق میشود: 1- مرحله انقلاب اسلامی، 2- مرحله نظام اسلامی، 3- مرحله دولت اسلامی، 4- مرحله جامعه اسلامی 5- مرحله امت اسلامی. بر اساس تقریر ایشان ما در مرحله دولت اسلامی هستیم. در نقشه راه در یک بحث مفصل، این مراحل را معنا کردهایم: که مثلاً دولت اسلامی یعنی چه؟ مرحله نظام اسلامی یا مرحله جامعه اسلامی یعنی چه؟ اینها جزء قسمت دوم جهت هستند. قسمت سوم از مفهوم جهت هم، بحث از موضوع انتقال هرمرحله به مرحله دیگر است،که بحث راجع به این موضوع را به وقت دیگری موکول می کنیم ولی به صورت اجمال باید بدانیم که موضوع انتقال از مرحله دولت اسلامی به مرحله جامعه اسلامی تولید الگوی پیشرفت اسلامی است. این یعنی ما بدون الگوی پیشرفت نمی توانیم به جامعه اسلامی مدنظر انقلاب برسیم. بنابراین باید بپرسیم که الگوی پیشرفت چگونه تولید می شود؟
تبیین موضوعات جهتساز؛ راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی
وقتی از نقشه راه سوال میشود که چگونه الگوی پیشرفت اسلامی را تولید کنیم؟ جواب ما یک کلمه است: پردازش موضوعات جهتساز! موضوعات جهتساز یعنی چه؟ یعنی موضوعاتی که یا «همه» مردم همین الآن به آن فکر میکنند یا «بخشی» از جامعه روی آن موضوع فکر میکند. مثلاً موضوعی به اسم پیشگیری از جرم داریم که قوهقضاییه به عنوان بخشی از جامعه روی آن فکر میکند یا مثلاً موضوع اقتصاد که همه مردم به آن فکر میکنند. موضوعات جهتساز به صورت فنی عبارتند از موضوعات غیرقابلانکار؛ یعنی مثلاً شما و خانوادهتان سر سفره شام راجع به اقتصاد صحبت میکنید. این مساله ذهن خانواده شما را هم درگیر کرده. اگر با بقال سر کوچه هم صحبت کنی، می بینی ذهن او هم درگیر است.
راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی، تمرکز روی موضوعات جهتساز است و ما استدلالی برای این قضیه داریم. استدلال ما این است که اگر روز اول به مردم یا نخبگان بگوییم بیایید روی موضوع پیشرفت الگوی اسلامی فکر کنیم، کسی اصلاً معنای موضوع الگوی پیشرفت اسلامی را متوجه نمیشود. پس مجبوریم از جایی شروع کنیم که جامعه به آن مساله نیاز دارد. وقتی روی موضوعات جهتساز متمرکز شوید، همه مردم به حرف شما توجه میکنند و اصلاً حرف هم نزنی روی آن موضوع فکر میکنند. اگر از اینجا شروع کنیم، دیگر نیازی به فرهنگسازی برای توجه به مسأله الگوی پیشرفت نداریم. یکی از بزرگترین ضعفهای فرهنگی ما این است که بحث را از موضوعات جهت ساز شروع نمی کنیم و می خواهیم با جایزه و مسابقه و اردو، توجه اولیه به موضوع ایجاد کنیم.
اما آیا باید به هر مساله غیرقابلانکاری توجه کنیم؟ مثلاً مساله متروی تهران و رفتوآمد که همه مردم به آن توجه دارند؛ قطعاً نه! باید به مسائل غیرقابلانکاری توجه کنیم که قابل ترجمه به بحث الگو باشد یعنی با بحث الگوی اداره ی کشور و الگوی پیشرفت ارتباط داشته باشد. اگر این کار را کنیم، با هر موضوع جهت ساز، توجه بخشی از جامعه را به مساله الگو جلب میکنیم و از زاویه آن موضوع جهتساز، مساله را در ذهنش متبلور میکنیم. ما در نقشه راه 81 موضوع جهت ساز را شناسائی کرده ایم.
تبیین موضوع جهت ساز در قوه قضائیه
یکی از این موضوعات جهتساز، بحث پیشگیری از جرم است. طبق گزارش مسئولان قوه قضاییه، ورودیهای پرونده در این قوه، در حال زیاد شدن است. این قوه می گوید: باید برای راههای جلوگیری از وقوع جرم فکر کنیم. اگر ما از این موضوع شروع کنیم، از جایی شروع کرده ایم که غیر قابل انکار قوه قضاییه است. ما در نقشه راه- در تحلیل چگونگی پیشگیری از جرم- ایدهای ارائه دادیم به نام «پیشگیری بنیادین اسلامی». در این ایده، ارتباط بین الگوی اداری جامعه و وقوع جرم را با سه مقدمه بحث کردیم. سوال اول این است که آیا کسانی که جرم انجام میدهند و مرزهای اجتماعی را میشکنند، به شخصیت و تربیتشان مرتبط است یا نیست؟ مخاطب ما قطعاً جواب خواهد داد آری و جواب این سوال مثبت است. سوال دوم را مطرح میکنیم: آیا شخصیت و تربیت افراد -که اگر بد شد وقوع جرم نتیجهاش است- با نهاد خانواده مرتبط است یا نه؟ بلافاصله کارشناس و متخصص امر پاسخ خواهد داد آری. سوال سوم را مطرح میکنیم: آیا اینکه خانوادهای خوب یا بد باشد، به الگوی آموزش جامعه ارتباط دارد یا نه؟ مرتبط است؛ چون وقتی ما آموزش ندادیم که خانواده چه لوازمی دارد و چگونه با شوهر و همسر رفتار کنیم. چگونه بچهها را تربیت کنیم؛ وقتی پسر یا دختر سر خانه خودش میرود اصلاً نمیداند که چگونه باید رفتار کند. وقتی روابط خانواده به هم ریخت، آنگاه بچه تربیت خوبی نخواهد داشت و وقتی بچه خوب تربیت نشد، میتواند در آینده مرتکب جرایمی شود. پس ببینید الگوی آموزش خانواده روی نهاد خانواده و تربیت فرزندان تاثیر دارد و نتیجه عدم تربیت، وقوع جرم شد. ما مساله جرم را تحلیل کردیم و رسیدیم به بخشی از الگوهای اداری جامعه مثل الگوی آموزش.
حالا سوال میکنم آیا آموزش فعلی ما جزء الگوی توسعه غربی است یا خیر؟ مجدداً به بحث الگو رسیدیم. ولی قوه قضاییه یا قاضی که به مساله ما فکر میکند، دیگر نمیتواند بگوید که مساله الگوی پیشرفت اسلامی به من ربطی ندارد. میگوید الگوهای اداری جامعه در تربیت افراد تاثیر دارد.البته در اینجا تنها الگوی آموزش را مثال زدیم ، در حالی که الگوی تولید، الگوی مصرف، الگوی امنیت و... هم تاثیرگذار است. پس اگر بخواهیم جرم را کنترل کنیم باید الگوهای اداره ی جامعه را تغییر دهیم؛ تا خانواده تقویت شود و بعد در خانواده تقویت شده و خانواده اسلامی، شخصیت درست شکل بگیرد. شخصیت قوی و مستحکم، مرزها را نمیشکند و جرم وقوع پیدا نمیکند.
اگر ما این تئوری های 81 گانه را مطرح کنیم، موجی در جامعه ایجاد خواهد شد؛ که مهمترین مساله ما، مساله تولید الگوی پیشرفت اسلامی است. این روش، روشی است در مقابل روشهای نظری؛ که الان مطرح است و برای آن همایش میگیرند و سعی میکنند با طرح نظری مبانی اسلامی، مساله الگوی پیشرفت را تولید کنند. آن روش در بلند مدت بر روی نخبگان تأثیراتی دارد ولی اگر روش پردازش موضوعات جهتساز را استفاده کنیم، تقریباً همه اقشار جامعه ضرورت مساله الگو را متوجه میشوند.
دعوت از علاقمندان برای کمک به تولید الگوی پیشرفت اسلامی
نقشه راهِ تولید شده، آغاز کننده کار تولید الگو است، نه آن کاری که تکمیل کننده باشد. این نقشه محصول 15 سال مطالعه است. درست است که تدوین این نقشه 4 الی 5 سال طول کشیده ولی مطالعه راجع به انقلاب را از ده سال قبل از این پروژه شروع کرده بودیم. تقریباً با همه نحله های فکری که راجع به انقلاب بحث کردند در این 15 سال ارتباط و جلسات مفصلی داشتیم.
عرض ما این است: کسانی که در کشور، سوال ذهنشان چگونگی کمک به فرآیند تولید الگوی پیشرفت اسلامی است، برای این دوستان یک سری نشستها برگزار میکنیم و سوال «چگونه الگوی پیشرفت را تولید کنیم؟» را تشریح میکنیم. موضوع نشستها، مساله چگونگی تولید الگوی پیشرفت اسلامی است و جوابمان هم معرفی اولین نقشه راه تولید الگوی پیشرفت اسلامی است، این نقشه در فضای مجازی در دسترس است. برگزاری نشستهای ما هم تابع یک آیین نامه است که آن هم در "پایگاه اطلاعرسانی نقشه راه" دراختیار علاقهمندان است. پس اگر در هر جایی از کشور دوستانی هستند که مساله امام خامنهای مساله ذهنشان شده است و میخواهند توان خودشان را صرف این موضوع مهم کنند، حاضریم در حد بضاعت فکری نشستهایی برایشان برگزار کنیم.